نمیدونم چه حسی دارم!

کاش ایندفعه هم مث دفعه های قبل میومدی و میگفتی شوخی کردم یا تلافی فلان کارو سرت درآوردم یا سرکاری !

اما چرا ایندفعه اینقد جدیه؟!

چرا هیچی نمیگی؟!

چرا اینقد ساکتی؟!

نمیبینی دارم کور میشم از بس گریه کردم؟!

توکه اینقد سنگدل نبودی تا ناراحتیمو میدیدی سریع میگفتی شوخی کردم ایندفعه هم بگو توروخدا بگو سرکارم :(

خدااااااااا من بدون اون با تنهاییام چیکار کنم ؟! :(

خدایا من نمیخوام اون از پیشم بره :((

نه اصن فکرشم نمیتونم بکنم نه :(

نمیدونم چه حسی دارم!...

مردم اینقد بیکار شدن که دیگه نمیدونن تو چی مونده که فضولی نکنن :| آخه پروفایل من به تو چه که هرچی پروفایل عوض میکنم باز ایراد میگیری ! ای باباااااع تو اگه دوس نداری نگاه نکن اصا تو ازینجور چیزا نذار پروفایلت ولی بمن گیر نده توروخدا  یکی بیاد به اینا بگه فضولی تا چه حد آخه؟! انگار یه عده نشستن گوشی بدست فقط پروفایل چک میکنن و همینکه طرف پروفایلشو عوض کرد سریع بیان توی پی وی بگن مثلا:"چی شده کی اذیتت کرده باز دعوا کردی باهاش؟!" "تولد کیه؟!" "چرا اینقد زود تولدتو تبریک گفتی هنوز چندروز دیگه مونده که!" یا "این پای خودته؟!" "این دست خودته؟!" آخه من چی بگم بتو؟! ولی بدون قبل ازینکه جواب درست و حسابی بهت بدم قطعا توی دلم میگم :"بتوچه " یا نه اصلا بلند میگم آخه تو که اونطرف گوشی هستی صدای منو نمیشنوی :))  ولی خواستم از همین تریبون بهت اعلام کنم که به تو هیچ ربطی ندارررررره :) نمیدونم چه حسی دارم!...ادامه مطلب

میانترم امروز مث دیروز نبود  استاد حسابی مراقب بود استاد اون دوستمو که همیشه پی گردشو خوش گذرونیه و هیچوقت نمیخونه و همیشه به امید من میاد سرجلسه، از کنار من بلندش کرد و بردش یه جای دیگه نشوندش :)) خیلی دیگه داشت پررو میشد  اما خب من کلی سوالو اشتباه نوشتم و اون از دست بقیه نگاه کرده و درست نوشته چقد سیستم اموزشیمون مشکل داره :( اونوقت همین آدم فردا میبینی شده معلم بچه ی من :| حالم از خودمون بهم میخوره فقط دوسداریم از نردبون دیگران بریم بالا دوسداریم بدون زحمت به جایی برسیم  حالم از دوستیای الکی بهم میخوره ازاین دوستی هایی که تا باهات کاردارن دوستتن و بعدش اصن سالی یبارم حالتو نمیپرسن !!!  دوستای قدیمیم هم همشون شدن خاله زنک!!! "فلانی بینیشو عمل کرده " "فلانی بچه سومشم توراهه اونوقت تو هنو یکی داری" "شوهرفلانیو دیدی چقد خوشکله اصن به خودش نمیاد خداشانس بده" و کلی چرت و پرت دیگه ! اینقد دلم یه دوست واقعی میخواااااد :( نمیدونم چه حسی دارم!...ادامه مطلب

بالاخره بعداز سه روز آشتی کرد :)

شده خیلی دعوا کنیم اما قهر نکرده بود تاحالا !

اوف اوف خیلی سخت بود :(

هنوزم به کم محلیاش فک میکنم اشکم درمیاد :'(

سه رووووز ؟!!! بی انصاف!

قهرکردن مال منه نه تو! تو ادای منو در نیار خواهشا :/

نمیدونم چه حسی دارم!...

جدیدا ازینکه خیلی زود با همچی کنار میام و انعطاف پذیریم نسبت به مسائلی که شاید برای دیگران غیرقابل تحمل باشه؛ زیاده؛ ناراحتم واقعا چرا اینقد زود مشکلات رو برای خودم حل و فصل میکنم و باهاشون کنار میام؟ ینی مث دیگران باید مدام قهرکنم مدام غر بزنم اصن بخاطر بعضی مسائل یه رابطه رو قطع کنم از ریشه؟!!!اما من اینجوری نیستم نمیتونم خیلی ایراد بگیرم به اطرافیانم اگر هم ایراد بگیرم یا از دست کاراشون ناراحت بشم؛ ناراحتیم زیاد طول نمیکشه و یا اصلا خیلی زود فراموش میکنم که چرا و بابت چی ناراحت بودم !بازم نمیدونم این اخلاقم خوبه یا بد؟!این اخلاقم، ینی من برای خودم ارزش قائل نیستم؟!ینی بیشتر از ظرفیت دیگران یا بیشتراز ارزششون،براشون ارزش قائلم؟!اصا توی این زندگیای امروز چی خوبه چی بد؟!اصلا خوب و بد مطلق داریم مگه؟!بنظر من چیز بدی وجود نداره فقط من فکر میکنم بده چون با معیارهای من متفاوته!و شاید همین چیز که بنظر من بد میاد برای دیگری عالی باشه!هوم؟!!! نمیدونم چه حسی دارم!...ادامه مطلب

روز تولد 10 سالگی پسرم همراه بود با خواستگاری رفتن تو !

جمعه 24 آذر سال هزاروسیصدونودوشش

_رفتین توی اتاق باهم صحبت کنین؟!

_ایموجی که از خجالت چشماشو گرفته

_صداتونو ضبط کردی؟

_نع...اصلا موبایلمو دست نزدم

_چه ... خوبی!

_ایموجی لبخند

_ایموجی بوس با قلب 

_فقط بوس اسلامی 

_عمرا 

_ایموجی چپ چپ نگاه کردن 

_خنده

نمیدونم چه حسی دارم!...

نمیدونم چه حسی دارم 

خوشحالی همراه با ترس 

خوشحالم ازینکه داری ازدواج میکنی 

اما میترسم از تنهایی خودم 

با ترس به آینده ی بدون تو نگاه میکنم 

و هردفعه به آینده ای که تو توش نیستی فکر میکنم بغضم میگیره :'(

ولی خب نمیشه که تو هم نری سر خونه زندگیت !

نمیدونم چه حسی دارم!...